صنعت جهانگردى در جهان

براساس آخرين داده‌هاى سازمان WTO (سازمان جهانى توريسم) که در ژانويه سال ۲۰۰۰، گردآورى و در ماه مارس ۲۰۰۰، انتشار يافته است، تعداد گردشگران در سطح جهان در سال ۱۹۹۹ برابر با ۶۵۷ ميليون نفر بوده است که نسبت به سال قبل، رشدى برابر با ۲/۳ درصد، داشته است. در همين سال نيز درآمد جهانى حاصل از توريسم برابر با، حدود ۴۵۵ ميليون دلار آمريکا بوده است.    

    طبق آخرين داده‌ها (در سال ۱۹۹۹) فرانسه در صدر کشورهاى توريست‌پذير جهان قرار داشته است و بعد از آن به ترتيب کشورهاى اسپانيا، آمريکا، ايتاليا، چين، انگليس، مکزيک، کانادا، لهستان، اتريش، آلمان، فدراسيون روسيه، چکسلواکي، مجارستان، پرتغال و … قرار داشته‌اند.

    در سطح جهانى کشورهاى توسعه يافته و صنعتي، توريست فِرست محسوب مى‌شوند که شامل کشورهاى اروپائي، آمريکائي، شرق آسيا – پاسفيک مى‌گردند. تقريباً بيش از نيمى از توريست‌هاى جهان از کشورهاى اروپائى و از هر ۵ نفر توريست، يک نفر داراى مليت آمريکائى بوده است. کشورهاى آسياى شرقي، پاسفيک نيز سهمى برابر با ۱۴ درصد از کل جهانگردان را به خود اختصاص مى‌دهند.  

    در سال ۱۹۹۹، ايالات‌متحده بيشترين درآمد ارزى را از صنعت توريسم جهانى با درآمدى برابر ۷۳ بيليون دلار به خود اختصاص داده است پس از آن کشورهاى اسپانيا، فرانسه، ايتاليا، انگليس، آلمان، چين، اتريش، کانادا، مکزيک، فدراسيون روسيه، استراليا، سوئيس، هلند، هنک‌کنگ و چين قرار داشته‌اند.   

    بيشترين هزينهٔ انجام شده در صنعت توريسم نيز توسط ايالات‌متحده آمريکا برابر با ۱/۵۶ بيليون دلار در سال ۱۹۹۸ بوده است. بعد از اين کشور، کشورهاى آلمان، انگليس، ژاپن، فرانسه، ايتاليا، هلند، کانادا، اتريش، چين، بلژيک، لوکزامبورگ، فدراسيون روسيه، سوئد، سوئيس، برزيل، بيشترين هزينه را براى توسعه صنعت توريسم خود پرداخته‌اند.

    مردم در تمدن‌هاى ماقبل تاريخ فقط براى به‌دست آوردن غذا و دورى از خطر و يا نقل مکان به مناطقى که داراى آب و هوائى بهتر بود اقدام به سفر مى‌کردند، در دوره‌هاى بعد، انگيزه تجارت و تبادل کالا به علل فوق اضافه شد، با گسترش امپراتورى‌هاى باستان، مسافرت‌هاى رسمى دولتى که حاصل آن اعزام نمايندگان حکام به مکان‌هاى دوردست، جهت جنگ‌ها و يا دريافت ماليات و خراج بود، نيز شروع گرديد، در دوره حکومت خانواده‌هاى سلطنتى در مصر، مسافرت با قصد تجارت و تفريح انجام مى‌شد. يونانيان باستان، با ضرب سکه و جايگزين شدن آن به جاى کالا، براى پرداخت توسط مسافران در ازاء کالا و خدمات موردنياز و در نتيجه گسترش زبان يونانى در سرتاسر حوزه مديترانه به‌عنوان زبان ارتباطاتى واحد، فعاليت قابل‌توجهى در گسترش مسافرت و جهانگردى نمودند.

    در آن زمان در يونان مسافرت‌ها بيشتر توسط خطوط دريائى انجام مى‌گرفت و مردم از سفر براى بازديد از شهرها و يا تماشاى جشن‌هاى قديمى يا مشاهده مسابقات المپيک سود مى‌جستند، فردى به نام پوسانياس که اهل يونان بود در سال ۱۷۰ ميلادي، کتابى به نام ”راهنماى ميهمان“ مشتمل بر ده جلد منتشر کرد که مسافران (به خصوص سياحان رومي) را راهنمائى مى‌کرد، در زمان اوج امپراتورى روم هم مسافرت گسترشى فراوان داشت، براى شرکت در مراسم مذهبى و ورزشى يا ديدن مکان‌هاى جديد و تاريخى در يونان و مصر و يا براى خريد، رومى‌ها اقدام به مسافرت مى‌کردند، به‌طورى که مصر در آن زمان محل داد و ستد و تفريح اشراف درآمده بود. در چين و ژاپن قديم نيز اشراف و ميهمانان ايشان در فصل تابستان به مناطق خوش آب و هوا و ساير مناطق ديدنى براى تفريح سفر مى‌کردند.

    در زمان قرون وسطى (سده پنجم تا چهاردهم ميلادي) مسافرت و تجارت اهميت و رونق خود را از دست داد و بيشتر سفرها با سفارش کليساهاى مسيحى براى زيارت انجام مى‌شد. در سده چهارده، مسافرت به قصد زيارت به‌صورت يک پديده انبوه و سازمان يافته درآمده بود که شبکه بزرگى از سازمان‌هاى خيريه، مقامات و طبقات بالاى جامعه آن را تشويق مى‌کردند. اين سفرها به بيت‌المقدس با هدف مذهبى که به نوعى يک مسافرت تفريحى و اجتماعى هم، محسوب مى‌شد انجام مى‌گرفت.  

    در نيمه دوم سده سيزدهم، مارکوپولو از اروپا به آسيا سفر کرد، و کتابى درباره آن سفر نوشت که نخستين منبع اطلاعاتى غرب درباره زندگى شرق آن زمان، است با اختراع دستگاه چاپ، ساير کتاب‌هائى که در زمينه مسافرت بود چاپ و انتشار يافت، از جمله در سال ۱۳۵۷ ميلادى کتاب سِرجان مندويل به نام مسافرت که شرح مسافرت به نقاط دور و نزديک دنيا بود، به چندين زبان منتشر شد، نخستين مسافرت دسته‌جمعى (کاروان زيارتي) هم در سده پانزده انجام شد که از ونيز، مسافران را با تقبل خدمات کامل، براى زيارت به بيت‌المقدس مى‌برد.    

    در دوره رنسانس (سده چهارده تا هفده) بيشتر سفرها با اهدافى نطير کسب دانش و تجربه‌آموزى انجام مى‌شد، در زمان اليزابت اول ملکه انگلستان، براى نخستين بار، جواز مسافرت صادر شد که تا سه سال هم اعتبار داشت و در آن، محدودهٔ مسافرت، مقدار پولى که مسافر مى‌توانست به همراه داشته باشد و تعداد اسب و خدمه (معمولاً سه نفر) را مشخص مى‌کرد، همچنين براى اين افراد گذرنامه صادر مى‌شد که در محل خروج از کشور به آنها داده مى‌شد و افراد با توجه به کشور مقصد برگه مشخصى را دريافت کرده و پول اندکى را نيز به همراه داشتند که بعدها به جاى آن، يک برگه اعتبارى همانند آنچه که هم‌اکنون چک مسافرتى ناميده مى‌شود با خود مى‌برند، مسافران اين عصر، عموماً از راه پاريس و فرانکفورت به ايتاليا مى‌رفتند.  

 

    کاروان‌هاى مسافرتى با ساختارى منظم در دوره اليزابت ”گرادتور“ ناميده مى‌شد (نيمه سده هفده تا نيمه سده نوزده) که افراد براى کسب دانش و تجربه‌هاى جديد، به مسافرت مى‌رفتند. بيشتر اعضاء اين کاروان‌ها را افراد طبقه بالاى جامعه تشکيل مى‌دادند، که همان‌طور که ذکر شد، هدف آنان کسب دانش، فرهنگ و تجربه‌هاى جديد بود، گراندتور نيز يک راهنماى سفر (در سال ۱۷۷۸ ميلادي) داشت که به‌وسيله توماس نوگنت تهيه شده و به‌صورت پُرفروش‌ترين کتاب آن زمان، درآمده بود.    

    در دوران انقلاب صنعتى (۱۷۵۰-۱۸۵۰) گردش‌هاى دسته‌جمعى به مفهوم امروزى به‌وجود آمد، تغييرات ژرف اجتماعى و اقتصادى آن دوره، باعث تغييرات اجتماعى و تغيير مشاغل و گسترش طبقه ميانى اجتماع گرديد و اين طبقه امکان اين را يافت تا بيشتر به مسافرت و تفريح بپردازد، که عموماً اين مسافرت‌ها در روزهاى آخر هفته انجام مى‌شد، در پايان سده ۱۹ کارگران داراى تعطيلات ساليانه شدند و تعطيلات خود را در کنار درياها مى‌گذراندند، در همين دوران بود که برخى از مکان‌هائى که تا آن زمان فقط اختصاص به تفريح و گردش طبقه مرفه و ثروتمند داشت، گسترش يافته و تأسيسات جديدى به‌وجود آمد و فضاى لازم براى مسافرت طبقات ديگر مردم فراهم گرديد.   

    تکنولوژى نوين نظير خطوط هواپيمائي، کامپيوتر و ارتباطات ماهواره‌اى و … باعث شد که در سده بيست و سپس بيست و يک، شيوه زندگي، کار، بازى و تفريح دگرگون شود، پيشرفت تکنولوژى باعث شد که به دلايل متعدد بر ميزان مسافرت، گردش و جهانگردى توسط اقشار مختلف مردم افزوده شود، زيرا اين پديده توانست زمان تفريح را افزايش دهد، درآمدها را بالا ببرد، ارتباطات را تقويت نمايد و شيوه‌هاى کارآمدي، از حمل و نقل را ارائه نمايد. در حال حاضر مسافرت و گردش در سطح جهان به‌صورت يکى از بزرگترين منابع درآمد به حساب مى‌آيد.

 

صنعت جهانگردى در ايران

    صنعت جهانگردى در ايران از بيش از نيم قرن پيش با تشکيل اداره‌اى به نام ”امور جهانگردي“ در سال ۱۳۱۴ در وزارت کشور شکل گرفت، تا فعاليت‌هائى در زمينه ايجاد تسهيلات مربوط به اين صنعت را انجام دهد، اداره ”امور جهانگردي“ در سال ۱۳۲۰ جاى خود را به ”شوراى عالى جهانگردي“ داد. در سال ۱۳۳۳ اهميت جلب توريست خارجى با توجه به جنبه‌هاى اقتصادى آن و به‌منظور تحکيم مبانى حسن تفاهم ميان افراد کشورهاى مختلف، موردتوجه دولت قرار گرفت و اداره امور جهانگردى مجدداً در وزارت کشور، تشکيل شد، پيشنهاد تهيه قوانينى مربوط به ورود و خروج اتباع بيگانه از جمله اقدامات انجام شده در آن زمان است.   

    در سال ۱۳۴۰ شوراى عالى جهانگردى مرکب از ۱۲ نفر از نمايندگان وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتى و سه نفر از اشخاص مطلع و بصير در امور جهانگردى تشکيل گرديد که وظيفه آن تعيين خط‌مشى و برنامه‌هاى اجرائى اداره امور جهانگردى وزارت کشور بود و امور مربوط به جهانگردى کشور، در سطح عالى نظارت داشت، ايجاد اين تشکيلات يک سلسله فعاليت‌هاى تأسيساتى را موجب شد و نياز به اقدامات اساسى در اين زمينه محسوس گرديد. به همين لحاظ، نخستين گام براى شروع اقدامات جديدتر و مؤثرتر در امر جهانگردي، بنيانگذارى سازمانى مناسب، براى ايجاد هماهنگى و نظارت بر کليه فعاليت‌هاى جهانگردى کشور بود. اين ضرورت موجب شد تا در فروردين سال ۱۳۴۲ تصويب‌نامه تأسيس ”سازمان جلب سياحان“ به امضاء هيئت وزيران وقت رسيد و سازمان فوق از همان تاريخ رسماً شروع به فعاليت نمود، در سال ۱۳۵۳ ”سازمان جالب سياحان“ با وزارت اطلاعات وقت ادغام شد و وزارتى تحت عنوان ”وزارت اطلاعات و جهانگردي“ شروع به کار نمود.

    اداره امور ايرانگردى و جهانگردى توسط چهار شرکت سهامى به اسامي: شرکت سهامى تأسيسات جهانگردى ايران، شرکت سهامى گشت‌هاى ايران، شرکت سهامى مرکز خانه‌هاى ايران و شرکت سهامى سازمان مراکز جهانگردى براى ورزش‌هاى زمستاني، تحت نظارت وزارت اطلاعات و جهانگردى اداره مى‌شد که اين چهار شرکت با وظايفى مشابه و با ارکانى متفاوت و حوزه فعاليتى متداخل، اداره مى‌گرديدند، در اواسط دهه ۱۳۴۰ و در اوائل دهه ۱۳۵۰، نظر به درآمد هنگفت ناشى از فروش نفت، و روياى تبديل ايران به جرگهٔ کشورهاى پيشرفته صنعتى جهان، در تهيه برنامه عمرانى پنج ساله چهارم کشور (۱۳۵۱-۱۳۴۶) جهانگردى به‌عنوان يک بخش مستقل در نظر گرفته شد. در سال ۱۳۵۰ يک سال قبل از پايان برنامه عمرانى چهارم، قرارداد طرح جامع توسعه جهانگردى در ايران بين سازمان برنامه و شرکت خارجى توريست کنسوليت مشاوران توسعه جهانگردي، منعقد شد.  

    طبق اين قرارداد توريست کنسوليت ابتدا به مطالعه هم‌زمان بازارهاى موجود تقاضا براى جهانگردان در کشور و بررسى سياست‌ها، منابع، اولويت‌ها و تسهيلات جهانگردى ايران، مى‌پرداخت، پس از آن، منابع موجود در کشور براى جذب جهانگردان و ايرانگردان و تقاضاى بالقوه براى جهانگردى در کشور مقايسه مى‌گرديد، از نتايج اين مقايسه يک مجموعه گزينه‌هاى توسعه جهانگردى و ايرانگردى به‌دست مى‌آمد که پس از ارائه به دولت و اعلام گزينه مرجع توسط آن، مشاور طرح جامع تفضيلى براى اجراء آن تهيه مى‌نمود، که انجام اين طرح حدود دو سال و نيم (از مهر ۱۳۵۰ تا بهمن ۱۳۵۲) به طول انجاميد. اين مهم‌ترين واقعه در صنعت توريسم ايران در قبل از انقلاب اسلامى محسوب مى‌شود که متأسفانه طرح فوق که شامل چندين مجلد و بالغ بر ۲۰۰۰ صفحه با ضميمه و نقشه است متأسفانه هيچ‌گاه امکان اجراء را نيافت.    

    همچنين در طى همان سال‌ها، چند طرح مطالعاتى نيز انجام گرفت ولى به مرحله اجراء عمل نيامد.

 

 

    – طرح‌ها:   

    – طرح جامع جهانگردى کرانه‌هاى درياى خزر :   

    اين طرح براى مطالعه به مهندسين مشاور اِم‌کو – داکسياديس، واگذار شده بود، طبق اين طرح مناطق جاذب و جالب کرانه‌هاى شمال تعيين و براى هر کدام طرحى مى‌بايست ارائه مى‌گرديد.    

    – طرح ايجاد مراکز جهانگردى در کلاردشت و دشت‌نظير:  

    اين دو منطقه که در شمال ايران قرار گرفته‌اند، به علت طبيعت بى‌نظير آنها و وفور شکار در آنجا، مورد توجه قرار گرفت، و تدوين طرحى براى ايجاد تأسيسات پذيرائى مختلف در آن اماکن به مهندسين مشاور آريانا – خازنى و خدمات ايران زمين واگذار شد.

    – طرح ايجاد مراکز جهانگردى در کرند:

    کرند از مناطق بسيار خوش آب و هوا در استان کرمانشاهان است که به‌منظور تجهيز منطقه مزبور براى جذب جهانگردان غربي، قراردادى با مهندسين مشاور آريانا – خازنى و خدمات ايران‌زمين منعقد شده بود.    

    – طرح جامع جهانگردى جزاير کيش و مينو:  

    اين مناطق عمدتاً براى ايجاد مراکز جهانگردى و تفريحى براى کشورهاى عرب منطقه، در نظر گرفته شده بود و بر اين اساس براى تهيه طرحى با مهندسين مشاور ”نظام عامري“ قراردادى بسته شد ولى به‌علت اشکالات مربوط به سودآوري، گزارش مهندسين مشاور مورد تصويب قرار نگرفته و طرح به حال تعويق درآمد.   

    – طرح جامع جهانگردى سدّ لتيان:  

    اين طرح پس مطالعات فراوان و تهيه طرح‌هاى تأسيساتي، پس از درهم ريختن تشکيلات به حال تعويق درآمد.

    همچنين مطالعات ديگري، از طرف دفتر مطالعات سازمان جلب سياحان به عمل آمد، نظير تشخيص و تعيين نيازمندى شهرهاى مختلف نسبت به ايجاد تأسيسات مختلف از قبيل هتل، متل، زائرسرا، پلاژهاى نمونه، اقامتگاه جوانان، ميهمان‌سرا، اردوگاه جهانگردى و چايخانه در مسير راه‌ها، که اکثريت آنها در حد مطالعات مقدماتى باقى ماندند.

تذكر : مطالبي كه شامل پرداخت هزينه مي باشند لينك دانلود پس از پرداخت موفق قابل نمايش و به ايميل شما ارسال مي شود ، در صورت نبود ايميل در بخش دريافتي ها به بخش اسپم ايميل خود مراجعه نماييد.